محمد نيكانمحمد نيكان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

نیکان تک ستاره شبهای من

چرا رفتي

1393/2/2 20:12
نویسنده : مامان مرضیه
615 بازدید
اشتراک گذاری

 

سميراي قشنگم .دختر شيرين زبون ما آخه چرا اينقدر زود پر كشيدي .عزيزم جگرم آتيش گرفت سوختم از غم رفتنت هنوز چيزي از روزاي عقدت نميگذره با  دستاي خودم واست سفره عقد چيدم چه آرزوها كه واسه عروسيت داشتي .فرشته قشنگم بدون هنوز باورم نميشه كه سميراي قشنگم پيش ما نيست بدون ياد تو هيچ وقت از دل هيچ كس بيرون نميره تو هميشه زنده و جاودانه اي .واي وايييييي سميرا جون غمت خيلي سنگينه تو يه آدم معمولي نبودي فرشته اي بودي كه جات فقط و فقط تو آسموناست پيش خانوم فاطمه زهرا كه درست روز تولدش تو رو به جشن آسمونيش پيش فرشته هاش دعوت كرد.واي كه نميدونم چي بايد بنويسم بغض بزرگي تو گلومه و چشمام هميشه و هر لحظه  از سوز فراق تو اشك بار. معصومم آخ كه چه معصومانه و بي گناه پرپر شدي.سميراي نازنينم كاش ميشد فقط يه بار ديگه توي آغوش بگيرمت و فرياد بزنم كه خيلي دوست دارم .موقعي كه رو دست جمعيت ميبردنت خيلي گفتم فرياد زدم سميرا نرو  تورو خدا برگرد اما تو نشنيدي و رفتي .نازنينم رفتي و خوابيدي زير خروارها خاك جايي كه همه بايد بريم آما براي تو خيلي زود بود خيلي زود .دلم ميخواد يه دنيا برات حرف بزنم اما دستام ميلرزه موقع نوشتن .گل نازم :

خوابيدي بدون لالايي و قصه              بگير آسوده بخواب بي درد و غصه  

ديگه خورشيد چهرتو نميسوزونه         جاي سيلياي باد روش نميمونه

ديگه بيدار نميشي با نگروني            يا با ترديد كه بري يا كه بموني

دلتو بردي با خود به جاي ديگه         اونجا كه خدا برات لالايي ميگه

سميرا دختر دايي نازنيم بود كه تو سن جوني دقيقا روز زن كنار خيابون واستاذه بوده يه از خدا بيخبر با سرعت بالا رانندگي ميكرده و ماشينش منحرف ميشه و مي ره  رو سميراي معصومم و در جا پر پر ميشه 

دوستاي خوبم براي شادي روح سميرا جوون عزيزمون يه فاتحه بخونين از خداي مهربون بخواين تا با بزرگي خودش همه مردگان رو ببخش و بيامرزه الهي آمين

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان نازنين
2 اردیبهشت 93 13:37
خدارحمتشون كنه.خيلي سخته .سخت تر از اون كه آدم فكرش رو بكنه
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون گلم.واي نميدوني اصلا در باور آدم نميگنجه فقط بايد گفت راضيم به رضاي تو و طلب آمرزش كرد
مامان مهدیه
2 اردیبهشت 93 13:40
سلام عزیزم دوقلوهای من سارا وثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز5 رو بدین
مامان علی
3 اردیبهشت 93 9:09
از شنیدن خبر کشته شدن دختر دایی عزیزتان بسیار متاثر شدم این واقعه دردناک رو خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای شما صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدونید
مامان علی
3 اردیبهشت 93 9:15
از شنیدن خبر کشته شدن دختر دایی عزیزتان بسیار متاثر شدم این واقعه دردناک رو خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای شما صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدونید
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون عزيزم از محبتتون
بابای عرفان
3 اردیبهشت 93 11:06
سلام انا لله و انا الیه راجعون مصیبت از دست دادن دختر داییتون رو به شما و خانواده محترم تسلیت میگیم ان شاا... غم آخرتون باشه.
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون آقاي فروتن از محبتتون خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه ايشالاه اين جور داغي رو دل هيچ خانواده اي نمونه
نازنین
3 اردیبهشت 93 14:24
تسلیت میگم غم آخرتتون باشه
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون نازنين جونم
مامان حسین جون
5 اردیبهشت 93 13:22
سلام مرضیه جون تسلیت میگم عزیزم ... انشالله خدا به شما و بازماندگان آن مرحوم صبر بده... و برای آن عزیز از دست رفته طلب مغفرت میکنم انشالله که با خانم فاطمه زهرا محشور بشه
مامان مرضیه
پاسخ
ممنونم خانومي .خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه. يهويي دستش از دنيا كوتاه شد حرم كه رفتي واسش دعا كن عزيزم
imane
6 اردیبهشت 93 8:05
سلام عزیزم غم بزرگیه، منم وقتی خاله کوچیکم توی تصادف فوت کرد تا مدت ها باورم نمیشد از خدای بزرگ می خوام بهت صبر بده. تسلیت میگم
مامان مرضیه
پاسخ
مرسي ايمانه جان اره يهويي خبر مرگه عزيزانتو ميشنويي شوكه ميشي .اصلا باور آدم نميشه.خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه عزيزم واسه سميرا دعا كن
مامانی عرفان
6 اردیبهشت 93 9:29
مرضی جون اره منم خیلی گریه کردم اخه خواهر شوهرم همسایه شونه داشت از خاطراتتش صحبت میکرد و اینکه چقدر این دختر مهربون بود خدا رحمت کنه مطمئن باش جاش بهشته و راحته ...
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون عزيزم از لطفت آره خواهر شوهرتونو خيلي ديده بودم اما تو همين مراسم متوجه شدم خواهر آقاي فروتن هستن.واقعا حيف شد. خدا كنه همين طور كه ميگي باشه.من كه اصلا با اين قضيه هنوز كنار نيامدمخيلي دردناكه
مامان رقیه
6 اردیبهشت 93 11:09
مرضیهههههههههههههه همون ماشینی که میگن جلو در دانشگاه زده به پیاده ها همین بوده ؟؟؟ ای خدا ازشون نگذره که وحشی میرونن جیگرم کباب شد به خدا
مامان مرضیه
پاسخ
واي رقيه جون آره همون .طفلكي دختر داييم تو ايستگاه اتوبوس واستاده بوده خدا لعنتش كنه الهي كاش ميزد به تير ايستگاه خودش ميمرد با اون رانندگيش نه يه بيچاره بيگناه.هر كي شنيد جيگرش آتيش گرفت اما چاره چيه فقط بايد گفت راضيم به رضاي تو .من كه يه لحظه قيافه سميرا از جلو چشم نميره براي آمرزيده شدنش دعا كن عزيزم
مامان رقیه
7 اردیبهشت 93 8:31
ایشالا که بهشت جاشه و همنشین فاطمه زهراس چاره چیه؟ اجل بوده دیگه!
مامان مرضیه
پاسخ
آره خواهرم ديگه هيچ كار نميشه كرد فقط يه عمر داغش ميمونه رو دل آدم.من كه خيلي حالم بده اصلا حالت طبيعي پيدا نكردم هنوزفقط تو فكرم
زهرا
16 اردیبهشت 93 21:29
سلام خدا بیامرزدش وقتی متنونو خوندم ناخودآگاه اشک از چشمام امد خیلی ناراحت شدم خدا به شما و خانوادش صبر بده خیلی ناراحت کنندست
مامان مرضیه
پاسخ
سلام خانومي ممنون كه به ما سر زدين .از لطف بيكرانت خيلي ممنونم خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه
مامان کسرا
29 اردیبهشت 93 10:34
تسلیت میگم دوست من خدایش بیامرزد!!
مامان مرضیه
پاسخ
ممنون گلم بازم به ما سر بزن خوشحال ميشم
مامان آدرین
29 اردیبهشت 93 11:09
سلام عزیزم تسلیت میگم واقعآ خیلی سخته منم برادرم در اوج ناباوری اسفند ماه مارو تنها گذاشت رفت پیش خدا امسال عید یکی از بدترین سالهای زندگیم بود خدا بهت صبر بده عزیزم مخصوصا به خانواده آن عزیز.
مامان مرضیه
پاسخ
سلام گلم ممنون از لطفت ايشالاه خدا هم به شما صبر بده غم بسيار بزرگيي .ايشالاه برادر بزرگوار شما هم با ائمه اطهار محشور باشن .از اين كه به ما سر زدي ممنون