بازگشت از مشهد
سلام .گفتم قرار شد 2 يا 3روزه بريم مشهد با اجازتون رفتيم و يه يه هفته اي موندگار شديموسفر خوبي بود و به تمام خريداي خونم ار قبيل پرده و كاغذ ديواري رسيدم هر چند بازار مازار ديگه نشد برم.اما خوب خريداي خونه واسم مهمتر بود.تولدمم كه 3 مهر بود كل گروه فاميل كه با هم وايبر داريم ساعت 3 به مديريت عمو رحمت من كه مقيم استراليا هستن آنلاين بودن و يه تولد مجازي گرفيتم خيلي بامزه و خوب بود همه وقت گداشته بودن ساعت 3 انلاين بودن و تبريك گفتن و شرمنده همه شون شدم .يكي از بهترين تولداي عمرم بود.همون ظهر هم بابايي به مناسبت تولدم ما رو پديده شانديز دعوت كرد كه خيلي خوش گذشت.با مامانم اينا رفتيم.همه بهم پول هديه دادن.ميخواستيم كيك هم بخريم كه اصلا وقت نشد ...
نویسنده :
مامان مرضیه
11:52