محمد نيكانمحمد نيكان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

نیکان تک ستاره شبهای من

مسابقه دوچرخه سواري پدر و پسر

1393/2/29 10:39
نویسنده : مامان مرضیه
225 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز به مناسبت ميلاد امام علي مسابقه دوچرخه سواري پدر و پسر بود كه بابايي هفته پيش اسم نوشته بود وساعت 4 هم در ايستگاه سلامت قرار بود برگزار بشه.منو نيكان و بابايي يه رب به 4 اونجا بوديم هوا خيلي گرم بود كم كم مردم با دوچرخه هاشون مييامدن .الهي قربونت بشم كه استرس گرفته بودي گفتي مامان من نميخوام دوچرخه سواري كنم دلشوره دارم.منم سعي كريم آرومت كنم كه مثل هميشه كه دوچرخه سواري ميكني ي همونطوره و اصلا ترس نداره و...... من نميتونستم واسه مسابقه بمونم چون شوهر عمت ساعت 5 از كربلا مييومد و گفتم لااقل من باشم باهاتون خدافظي كردم و نشد مسابقه دادن پسر خوشكلمو ببينمدلشکسته ضاهرا اولين نفر هم شما بودين هر دو با هم شروع ميكردين گفته بودن بابا تا ميتونه زود خودشو به آخر برسونه تا جبران زمان بچه هم بشه تو هم كه از همه كوچكتر بودي متراژ300 متر كه واقعا واسه بچه ها زياد بوده بابايي ميگه هر جور بود خودتو به خط پايان رسوندي(البته با تشويق علي آقا آخه وسط راه غر ميزدي چرا بابايي ازمن زودتر رفته) اما وقتي رسيدي مثل لبو سرخ.بابايي ميگه اصلا فكر نمي كردم بتوني تا آخر بياي آخه يه كم سر بالايي هم هست .خلاصه نتونستين امتياز بيارين(البته با اختلاف زمان ناچيز).آخه بابايي ميگه وقتي رسيده داور آخري نفهميده اصلا مسابقه شروع شده كنورنومترو دير زده ولي ضايع نكرده ديكه يه چيزي نوشته. اما همينكه تا آخر تونستي بري خودش خيلييييييييييييييي پسرك قهرمان من.وقتي آمدم پيشت گفتي مامان ركورد بابايي رو شكستم .قربونه پسرم بشم ما هم بهت گفتيم تو قهرمان شدي و قراره امروز بريم اداره  و ازشون كادوتو بگيريم.ميخوايم يه چيزي بخريم و بديم بهتخندونکعكساي پسر قهرمانمم

پسندها (1)

نظرات (0)