سلام گلابي مامان.امسال بهت قول يه تولد بلند و داده بودم 24 روز تولدت بود .چ.ن شرايطمون خيلي مناسب نبود و همش درگير كاراي خونه هستيم بابا هم در گير كارا كاري خودش تقريبا از گرفتن تولد منصرف شده بودم كه يهو عزمم و جمع كردم گفتم امسال به هر قيمتي شده بايد تولدتو بلند بگيرم .آخه ماماني گرفتاريياي ما كه تمومي نداره .تصميم گرفتم تولدتو خانه كودك بگيرم چون نزديك 48 ام هم ميشد بزن و بزقص كه نميشد كرد گفتم اونجا بچه ها چند ساعتي رو خوش باشن .تازه 24 كه تولدت بود تصميم قطعي شد براهمين 2 روز بعدش مراسم برگزار شد يعني 4 شنبه .بچه هام كه 5 شنبه ها تعطيلن و با خيال راحت بياين.با اين كه به من خيلي فشار آمد و همش در حال بدو بدو بودم اما خدا رو شگر همه چي عا...