محمد نيكانمحمد نيكان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه سن داره

نیکان تک ستاره شبهای من

شیرین زبونیهای نیکان

1392/5/2 12:48
نویسنده : مامان مرضیه
181 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی :نیکان عزیزم تو بعضی وقتا تیکه های خیلی با حال میگی از این به بعد میخوام حرفاتو ثبت کنم که بزرگ شد د ببینی چقدر خوش مزه بودی

92/4/27:امروز صبح از خواب بیدار شدی هنوز سرت رو بالشتته به من نگاه کردی گفتی:مامان من فردا تو و بابایی رو می خوام ببرم باغ وحش تا پاندا رو بهتون نشون بدم پانداهم بوستون کنهخوشمزه

92/4/24:خاله زهرا اینا می یان میبرنت خونشون تو هم گفتی: خاله شله زرد میخوام

خاله: باشه نیکان حتما خیلی شله زرد دوست داری مامانت همیشه واست میپزه

نیکان:نه ما که برنج نداریم زبانлягушка

بعد خاله برنج نرمه مخصوص شله زرد رو می یاره تمیز کنه نیکان یه نگاهی به برنجا می کنه و میگه:

ما از این برنجا نداریم ما برنج بزرگ داریمقلبзаяц с морковкой

 

 92/4/30:دیشب با بابایی داشتی رنگامیزی مد کردی یه کوچولو می زدی از عکسش بیرون بابایی هم به همونا گیر داده بود میگفت نباید بزنی بیرون باید دقت کنی بد چند با شما گفتی :

خوب آخه من خسته ام از پله ها رفتم بالا پایین(خوشم مییاد کلا کم نمی یاری)

بابایی رو میگی:

92/5/2:امروز موقع بیرون رفتن دنبال موبایلم می چرخیدم به نیکان میگم مامان تو ندیدیش میگه:چرا موبایلتو دیدم هم پا داشت هم چشم داشت هم ئست داشت برا خودش رفته بود تو خیابونا منو میگی مثل عکس بالای بابایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان هدیه
27 تیر 92 12:14
دوست عزیزم دخترم هدیه تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده لطف میکنین تا کد 308 رو به 20008080200 ارسال منین تا به کمکتون دخترم برنده شه؟ اگه لطف کردینو رای دادین حتما خبرمون کنین تا برا تشکر خدمت برسیم
دختر بابام
27 تیر 92 17:01
سلام به آقا نیکان که احساس بزرگی میکنه حالا مامان باباش شدن بچه و خودش مرد خونه شده میخواد شما رو ببره باغ وحش....

آره عزیزم بچه های این دوره زمونن دیگه
باباجونی
27 تیر 92 19:39
ای جونم قربون اون حرف زدنت و دقت بالات خیلی دوست دارم