محمد نيكانمحمد نيكان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

نیکان تک ستاره شبهای من

یه اتفاق جالب

٥ شنبه که مامانم آمده بود مهد کودک دنبالم یاشتیم میرفتیم که سوار ماشین بشیم که یهویی یه بچه گربه یا به قول خودم یه پیشی کوچولود ناز دوویید طرفم منم که عاشق پیشییام نزدیکش شدم و کنارش نشستم مامانم هم از فرصت استفاده کرد و ازمون عکس گرفت طفلی پیشیی خیلدگرسنه بود انگاری ازم کمک میخواست مامانم هم تو کیفمو نگاه کرد دید کیکمو نخوردم واسش ریختیم اونم بس گرسنه بود خوردش ...
14 بهمن 1391

بشنوید از زبان مامان مرضی جونم

پسر عزیزمممممممممممممم اول بگم که عاشقتم. دیروز جمعه بود (13/11/91)منم که خدا رو شکر این جمعه تو خونه بودم و ساعتای 10بود که از خواب بیدار شدیم بعد صبحانه خوردیم با هم و بابایی که بیرون کار داشت رفت و منو تو تو خونه بودیم تو هم که توی خونه باشی باید حتما شبکه پوها به قول خودت نگاه کنی اما ایندفه هیچد نگفتی منم رفتم تو آشپزخونه و شروع به غذا پختن و تمیز کاری کردم تو هم که الهی مامان فدات شه با اسباب بازییات سرگم بودی ساعتای 12 شد کفتم حالا که خیلی پسر خوبی هستی واست شبکه پوها میگیرم خودمم خونه رو یه جاروویی کشیدم و کارام که تمام شد تو رفتی دروازتو از تو اتاقت آوردی و با هم یه کم بازی کردیم حالا عکسای خوشکلتو ببین راستی ...
14 بهمن 1391

اسب سواری مو ببینیددددددددد

٦ محرم امسال مشهد مقدس پابوس امام رضا رفته بودیم(سال٩١) .تکیه های محرمی رو نصب کرده بودم منم سوار اسب شدم و کلی خوشحال شدم واسه خودم تو این عکس هم سیزده به در سال ٩٠ بوذه رفته بودیم آبشار طبس یه مسیر طولانی باید توی آب پیاده راه میرفتیم الاغ  برای سوار شدن کرایه میدادن منو علاقا سوار شدیم کلی کیف کردیم بقیه پیاده امدن     ...
8 بهمن 1391

عکسهای محرمی

بیایید در ماه محرم اگر زنجیر نمیزنیم!                  زنجیر از پای بیگناهی باز کنیم اگر سینه نمیزنیم!                                         سینه دردمندی را هم نسوزانیم اشکی اگر نمیریزیم!                            &nb...
4 بهمن 1391

عکسای دوستام

بردیا جون پسر دختر عموی مامان مرضی که با هم خیلی دوستیم توی تولد ١ سالگی بردیا جون من ٤ ماهه تو شکم مامانم بودم حالا شما حساب کنین بردیا چند سال از من بزرگتر؟ عکس پسر عمو مهدی ایلیا جون از من 1 سال بزرگتر ...
30 دی 1391